سیاست
بیخبری از اتهام و محل نگهداری یک نوکیش مسیحی پس از یک ماه بازداشت
کیارش عالیپور سخنگوی «سازمان ماده ۱۸» به کمپین حقوق بشر در ایران گفت یک نوکیش مسیحی اهل تهران به نام عزیز مجیدزاده از تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ در بازداشت به سر میبرد. به گفته عالیپور بازداشت او مربوط به برگزاری جلسات مذهبی و کلیساهای خانگی برای نوکیشان مسیحی است اما پس از گذشت یک ماه هنوز از اتهام، محل نگهداری و نهاد بازداشتکننده این نوکیش مسیحی اطلاعی در دست نیست.
کیارش عالیپور درباره نحوه بازداشت عزیز مجیدزاده نوکیش مسیحی گفت: «آقای مجیدزاده و حدود ۲۰ نوکیش مسیحی در کارگاه یکی از دوستانشان در نزدیکی شهر کرج ظهر ۱۱ اسفند ماه توسط ماموران دستگیر شدند. ظاهرا ماموران یکی از نوکیشها را در جلوی درب کارگاه بازداشت میکنند و از او میخواهند که زنگ خانه را بزند وقتی در باز میشود همه به کارگاه هجوم میبرند.»
کیارش عالیپور ادامه داد: «ماموران با دوربین فیلمبرداری وارد شدند و در طول چند ساعتی که مشغول بازجویی و تفتیش کارگاه بودند دوربین روشن بوده است. وسایل شخصی آنها نیز از جمله تلفن همراه و لپتاپ توقیف شده است. خیلی از نوکیشان پس از بازجویی کوتاه و با نوشتن مشخصاتشان در فرمی آزاد شدند و بعضی هم چند ساعت پس از بازداشت آزاد شدند. اما عزیز مجیدزاده از آن تاریخ تاکنون در بازداشت به سر میبرد.»
سخنگوی سازمان ماده ۱۸ درباره بازداشت مداوم نوکیشان مسیحی در ایران گفت: «افزایش فشارها بر مسیحیان و سایر اقلیتهای دینی در حالی است که براساس اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد. مسیحیان بازداشت شده براساس هیچ یک از معیارهای قانونی مرتکب جرمی که به ایشان نسبت داده میشود، نشدهاند. بنابراین حکومت ایران ضمن احترام به قانون اساسی و حقوق شهروندی این نوکیشان مسیحی باید از بازداشتهای خودسرانه و آزار این شهروندان دست بردارد.»
در حال حاضر تمام کلیساهای فارسیزبان در ایران تعطیل شدهاند و نوکیشان مسیحی اجازه شرکت در کلیساهای آشوری و ارمنی که به زبان غیرفارسی است، ندارند. کیارش عالیپور به کمپین گفت: «به ما گزارش شده که گاهی ماموران امنیتی در کلیساهای دیگر با لباس شخصی حضور دارند و نوکیشان مسیحی را شناسایی میکنند یا از کلیساها لیست شرکتکنندگان در مراسم را میخواهند. به این شکل نوکیشان مسیحی فقط میتوانند در کلیساهای خانگی شرکت کنند که آن هم با بازداشت و حکمهای سنگین و تهدید مواجه است.»
در ماده ۲۵ منشور حقوق شهروندی حسن روحانی آمده است: «شهروندان از حق آزادی اندیشه برخوردارند. تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.» با این حال بازداشت نوکیشان مسیحی و هجوم به کلیساهای خانگی مداوم از سوی ماموران امنیتی صورت میگیرد.
براساس تحقیق سازمان «درهای باز» که یک سازمان غیردولتی است ایران در رتبه دهم در جهان در آزار و اذیت مسیحیان قرار دارد. هند، کره شمالی و کشورهای آفریقایی از دیگر کشورهای هستند که مسیحیان را مورد آزار قرار میدهند.
سخنان تکان دهنده کارشناس کانادایی درباره اقتصاد ایران + ویدیو
مایکل واکر (Michael Walker) اقتصاددانِ کانادایی و بنیانگذار موسسه فریزر (Fraser Institute) است. این موسسه یکی از اصلیترین اندیشکدههای جهان در زمینه بررسی درجه آزادی اقتصادی کشورها است. واکر برای حدود پنج دهه در این زمینه، به کشورهای مختلف مشاوره داده است.
این اقتصاددان کانادایی به دعوت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران به ایران سفر کرده بود. وی در گفتگوی خود با تجارتنیوز میگوید ایران بزرگترین دولت را در جهان دارد و باید پیش از آنکه دیر شود، از تجربه دیگر کشورها درس بگیرد.
او حضور پر رنگِ دولت در جای اقتصاد ایران را «تحریم داخلیِ» اقتصاد ایران میداند و معتقد است اگر جلوی این حضور گرفته نشود، فرار مغزها از ایران شدت خواهد گرفت.
بخش هایی از سخنان مایکل واکر به این شرح است :
ما بسیاری از اوقات صحبت از سرمایه های خارجی و آوردن خارجی ها به داخل می کنیم با این همه ، یکی از مشکلاتی که ایران با آن رو به رو است این است که نه فقط باید پای خارجی ها را به اینجا باز کند ، بلکه باید خود ایرانی ها را هم در این کشور نگه دارد.
ایرانی ها در حال ترک کشورشان هستندو بخش چرایی این موضوع مربوط به این است که آن ها آینده ای در اینجا نمی بینند و این روندی است که باید معکوس شود.
پرسشی که شما باید بپرسید این است که دولت چه کرده که پیش پای بخش خصوصی سنگ انداخته است ؟دولت چه کرده که بهترین و تواناترین مغزهای شما را رانده است؟
چرا نیم میلیون نفر از نابغه هایی که ایران پرورش داده است اکنون در لس آنجلس و ونکوور زندگی می کنند؟
و کارهای مختلف در زمینه «های-تک» انجام می دهند
همین مردی که امروز ریاست «اوبر» را به عهده گرفته یک ایرانی است که پدر او مجبور به ترک کشورش شده بود ، چرا که این کشور میزبان خوبی برای او نبود.
بیشترین کاری که شما می توانید انجام دهید این است که از تامین بهترین شرایط زندگی برای افراد جوان و با استعداد اطمینان حاصل کنید.
اگر به این سمت حرکت کنید ، مانع از خروج جمعیت از کشورتان می شوید.
در ارائه ام نموداری را نمایش دادم که نشان می داد ایران در فرآیند خالی شدن از جمعیت قرار گرفته است
آینده شما در این است که بروید و خیلی ها هم دارند می روند.
مردم می گویند که بر می گردند ، اما نه ، آنها همچنان دارند می روند چرا که آن محیطی را که ما به عنوان مثال در بریتیش کلمبیا یا در کالیفرنیا داریم ، ندارند.
و این درحالی است که شما می توانید این محیط را فراهم کنید و من بر روی این موضوع تمرکز می کنم.
گذشته ایرانی ها نشان می دهد که آنها به شدت باهوش ، ثروتمند و با پشتکار هستند.
وقتی به گذشته نگاه می کنیم ، شما در همه این موارد پیشتاز بوده اید.
شما موفق خواهید بود اگر برای جوانان خود و کار آفرینان خود محیط مناسبی به وجود بیاورید.
نیازی نیست به این افراد پول یا مشوق بدهید بلکه تنها باید به آنها اجازه بدهید کاری را انجام دهند که بهتر از همه آن را بلد هستند.
من 50 سال است که در زمینه مشاوره به دولت ها برای اینکه کارها را چطور پیش ببرند ، فعالیت کرده ام
درس هایی هستند که شما می توانید یاد بگیرید.
شما می توانید نحوه خصوصی سازی را یاد بگیرید.می توانید یاد بگیرید چطور نظام آموزشی خودتان را تغییر بدهید.شما خیلی چیزها را می توانید از تجربه دیگران یاد بگیرید.
سعی نکنید چرخ تغییر سیاست گذاری اقتصادی در کشورتان را از نو اختراع کنید.اطلاعات خوب بسیار زیادی از تجربه سایرین هست که شما می توانید از آنها استفاده کنید.
موضع نامشخص مجمع تشخیص مصلحت درباره بازگشت سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد
سپنتا نیکنام عضو منتخب شورای شهر یزد که به دلیل زرتشتی بودن با حکم دیوان عدالت اداری به صورت موقت از کار معلق شد روز ۲۱ فروردین ماه در گفتوگو با اعتماد آنلاین گفت حتی اگر حکم تعلیق موقت او لغو شود اما مشکل اقلیتها برای حضور در انتخابات از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام حل نشود به شورای شهر باز نمیگردد.
سپنتا نیکنام همزمان با تمام شدن مهلت شش ماه قانونی برای بازگشت به شورای شهر در روز ۲۱ فروردین ماه گفت که هیچ خبری از بازگشتش نشنیده و نمیداند بالاخره تکلیفش چیست. با این حال او در ادامه حرفهایش گفت: «من اعلام کردهام تا زمانی که فقط مشکل همه اقلیتها حل نشود من به شورا نمیروم. بنده در صورتی به شورای یزد میروم که قانون اقلیتها را مجمع تایید کند. اگر صرفا قرار است بدون تعیین تکلیف قانون و با لغو حکم دیوان عدالت اداری فقط مشکل شخصی من حل شود و مشکل کل اقلیتها برای دورههای بعدی باقی بماند، بنده در جلسات شورا شرکت نمیکنم.»
هنوز هیچ خبری از تصمیم مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان نهادی که باید از نظر قانونی وضعیت حذف یا بازگشت سپنتا نیکنام را تعیین کند و وضعیت حضور اقلیتهای دینی در انتخابات شوراهای شهر را مشخص کند منتشر نشده است در حالی که علی شمخانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام چند روز پیش قول بازگشت سپنتا نیکنام را تا تاریخ ۲۲ فروردین ماه داده بود.
غلامعلی سفید رییس شورای شهر یزد روز ۱۶ فروردین ماه پس از تشکیل نخستین نشست شورای شهر یزد در سال جدید گفت به آنها اعلام شده که علی شمخانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام موافق لغو حکم دیوان عدالت اداری درباره سپنتا نیکنام و بازگشت او به شورا است. رییس شورای شهر یزد گفته بود آقای شمخانی وعده داده که حکم تعلیق عضویت نیکنام به زودی لغو خواهد شد.
رییس شورای شهر یزد گفته بود: «براساس وعده مجمع تشخیص مصلحت نظام تا ۲،۳ روز آینده حکم دیوان برای تعلیق عضویت نیکنام در شورای شهر یزد لغو میشود و نیکنام تا قبل از ۲۲ فروردین ماه به شورای شهر بازمیگردد.» اما شش روز از این خبر گذشته و سپنتا نیکنام روز ۲۱ فررودین ماه اعلام کرد هنوز هیچ خبری به او نرسیده است.
شش روز بعد از این صحبتها غلامعلی سفید، رییس شورای شهر یزد روز ۲۱ فروردین ماه در گفتوگو با اعتمادآنلاین با اظهار اینکه تاکنون هیچ مرجعی پاسخ آنها را نداده و شورای شهر یزد نمیداند تکلیف عضو منتخبش چه خواهد بود. گفت «تا مشخص نشدن تکلیف سپنتا نیکنام به هیچ عنوان از عضو علی البدل دعوت نمیکند حتی اگر دیوان عدالت اداری حکم سپنتا نیکنام را لغو نکند.»
منظور از عضو علیالبدل، علی اصغر باقری رقیب سپنتا نیکنام است که پس از برنده شدن آقای نیکنام با استفاده از ابلاغیه احمد جنتی به دیوان عدالت اداری شکایت کرد که یک غیرمسلمان نمیتواند عضو شورای شهر شود.
غلامعلی سفید با یادآوری قول شمخانی گفت: «قرار بود آقای شمخانی که ریاست کمیسیون سیاسی مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده دارد از طریق دیوان عدالت اداری مشکل حضور سپنتا نیکنام را در شورای شهر یزد حل کند اما تا این لحظه که آخرین ساعتهای پایان مهلت شش ماهه است هیچ مرجعی پاسخگوی ما نبوه است.»
طرح حضور اقلیتها در انتخابات شورای شهر که با پیشنهاد اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان در مجلس از سوی نمایندگان تهیه شد به شورای نگهبان فرستاده شد اما این شورا آن را تایید نکرد. پس از اختلافنظر میان مجلس و شورای نگهبان این طرح به مجمع تشخیص مسلحت نظام در بهمن ماه ۹۶ ارجاع شد اما این نهاد پس از گذشت دو ماه هنوز پاسخی برای این طرح نداده است. در حال حاضر تنها مرجعی که پس از اختلاف میان نمایندگان مجلس و شورای نگهبان میتواند از نظر قانونی وضعیت سپنتا نیکنام و حضور اقلیتهای مذهبی در انتخابات شوراهای شهر و روستا ایران را تعیین کند، مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
پس از حکم تعلیق موقت سپنتا نیکنام از سوی دیوان عدالت اداری، او در تاریخ ۱۶ مهرماه درخواست مرخصی کرد و روز ۲۲ مهرماه با درخواست مرخصی او موافقت شد. ۲۲ فروردین ماه دقیقا شش ماه از گذشت مرخصی او میگذرد. از سوی دیگر بر اساس تبصره ماده هشت قانون شوراهای شهر و روستا ایران که در تاریخ ۲۷ آبان ۸۶ تصویب شده است «هر گاه عضوی به هر دلیلی تا دو ماه در جلسه شورا شرکت نکند تا تعیین تکلیف نهایی که نباید بیش از شش ماه به طول بیانجامد از عضو علی البدل به عنوان جانشین در جلسات دعوت به عمل میآید.» اما از آنجا که سپتا نیکنام اجازه و اختیار شرکت در جلسات را نداشته این تبصره منطقا قابل اجرا نیست.
سپنتا نیکنام پس از ماهها سکوت روز ۱۴ فروردین ماه در توییترش نوشت : «روز ۱۶ مهرماه سال گذشته درخواست مرخصی کردم. ۲۲ مهرماه اولین جلسهای از شورای شهر یزد بوده که من در آن حضور نداشتم. چند روز پیشتر تا پایان زمان قانونی شش ماه عدم حضور باقی نمانده. واقعا عزمی برای حل مشکل هست؟ بودن یا نبودن: مساله جیست؟»
کوروش نیکنام نماینده سابق زرتشتیان در مجلس و عمو سپنتا نیکنام به کمپین در تاریخ ۱۷ فروردین ماه گفت او معتقد است میخواهند این پرونده «مشمول گذشت زمان و اندک اندک فراموش شود.» او گفته بود: «ما زرتشتیان برای آب و خاک ایران زحمت کشیدیم و انتظار چنین پاسخها و رفتارهای را نداریم.»
پس از این توییتر مقامات اظهارنظرهای مبنی بر امیدواری به بازگشت او داشتند. محمد صدر دبیر کمیسیون سیاسی مجمع تشخیص مصلحت در گفتوگو با روزنامه اعتماد در تاریخ ۱۵ فروردین ماه گفت «صحبتهایی» درباره پرونده آقای نیکنام در کمیسیون سیاسی مجمع تشخیص مصلحت نظام صحبتهایی شده و «نتیجه نهایی در جلسه اصلی مجمع تصمیمگیری» گرفته میشود.
شهروند ایرانی مقیم سوئد در بازگشت به ایران بازداشت شد
یک منبع مطلع به کمپین حقوق بشر در ایران گفت کامران قادری، شهروند ایرانی مقیم سوئد که فروردین ماه ۱۳۹۶ با شعار «راهپیمایی برای آزادی ایران» و با پرچم شیر و خورشید پیاده از سوئد به سمت ایران حرکت کرد، در اسفند ماه و پس از رسیدن به ایران از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده و در زندان تبریز نگهداری میشود.
منبع مطلع به کمپین گفت کامران قادری پس از بازداشت در شانزدهم اسفند ۱۳۹۶، ابتدا به اداره اطلاعات و سپس به زندان تبریز منتقل شده و دادسرای تبریز او را به تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و توهین به رهبر و مسئولان جمهوری اسلامی ایران متهم کرده است.
یکی از نزدیکان آقای قادری به کمپین گفت این شهروند ۴۸ ساله ایرانی از ۱۵ سالگی به سوئد مهاجرت کرده و دارای همسر و دو فرزند سوئدی است اما خود برای دریافت تابعیت سوئد اقدامی نکرده است.
کامران قادری اول فروردین ۱۳۹۶ پیادهرویاش را با پرچم شیر و خورشید با شعارهایی چون راهپیمایی برای آزادی ایران و انتخابات آزاد در ایران آغاز کرد و با گذشتن از ۱۱ کشور ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از مرز ترکیه وارد خاک ایران شد.
به گفته این منبع کامران قادری پس از ورود به خاک ایران در مرزبانی ارومیه دستگیر و پس از چند روز آزاد شده اما مجددا در شانزدهم اسفند ۱۳۹۶ و این بار از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده است: «موقع ورود به خاک ایران به دلیل پرچم شیر و خورشید توسط مرزبانی بازداشت شد و بعد چند روز آزاد شد اما دوباره ظاهرا وزارت اطلاعات متوجه شد و بازداشتش کرد و به زندان تبریز فرستاد، در تماس تلفنی از امکان انتقال به تهران هم گفت ولی فعلا در تبریز است.»
پیش از انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۳۵۷، پرچم ایران منقش به نمادی مرکب از تصاویر شیر و خورشید بود که پس از پیروزی اسلامگرایان و در جمهوری اسلامی این تصویر به نام الله تغییر یافت، بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی همچنان از این پرچم به عنوان پرچم ایران یا برای نشان دادن اعتراض استفاده میکنند. به گفته منبع مطلع آقای قادری قصد داشت با ادامه سفر پرچم شیر و خورشید را در پاسارگاد و مقبره کوروش، یکی از شاهان باستانی ایران برافرازد.
منبع مطلع به کمپین گفت کامران قادری سفرش را در حساب اینستاگرام و توییترش مرتبا گزارش میکرد و علاوه بر آن چند مصاحبه نیز با رسانههای مخالف جمهوری اسلامی انجام داده که در بازجوییهای وزارت اطلاعات به عنوان مدرک اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی استفاده شده است.
«پیاده از سوئد تا ایران با پرچم شیر وخورشید برای آزادی، با درخواست برگزاری انتخابات آزاد» توضیحی است که این معلم در توییترش به عنوان بیوگرافی نوشته است.
علاوه بر کامران قادری ۴۸ ساله مقیم سوئد که در تبریز زندانی است، شهروند دو تابعیتی ایرانی-اتریشی ۵۵ ساله دیگری نیز به همین نام در ایران زندانی است که به اتهام جاسوسی به ۱۰ سال زندان محکوم شذه و در زندان اوین تهران نگهداری میشود.
به دنبال اعتراضات مردمی به یک برنامه تلویزیونی: دهها تن در خوزستان بازداشت شدند
کریم دحیمی، فعال سیاسی و حقوق بشر خوزستان به کمپین حقوق بشر در ایران گفت در جریان یک هفته اعتراضات مردمی، حدود دویست نفر در استان خوزستان بازداشت شدهاند و تجمعات در بعضی موارد به خشونت کشیده شده است.
جمعی از مردم استان خوزستان در جنوب ایران در اعتراض به آنچه توهین صدا و سیما ایران به شهروندان عرب استان خوزستان مینامند، از روز هشتم فروردین در شهرهای مختلف تجمع اعتراضی برگزار کردهاند. به گفته آقای دحیمی خواسته اولیه معترضان عذرخواهی مسئولان صدا و سیما بوده و پس از سرکوب خشن اعتراضات از سوی پلیس، آزادی معترضان و زندانیان سیاسی نیز به شعارهای این تجمعات افزوده شده است.
کریم دحیمی روز پانزدهم فروردین به کمپین گفت نیروهای انتظامی و اطلاعاتی برای سرکوب اعتراضات و ایجاد جو امنیتی، از استانهای مجاور به خوزستان منتقل شدهاند.
یک برنامه سرگرمی تلویزیونی در یکی از قسمتهایش نقشهای از قومیتهای مختلف ایران نشان داده میشود و بر روی آن عروسکهای کوچکی قومیتهای مختلف را نشان میدهند ولی در قسمت خوزستان، لباس عروسکی که استفاده میشود، به مانند بخشهای مختلف دیگر ایران لباس محلی آن منطقه نیست. آقای دحیمی به کمپین گفت: «فقط این برنامه تلویزیونی نبود، توهینهای مختلف و سرکوبهای مختلف در خوزستان و خشم تلنبار شده نهایتا در اعتراض به یک برنامه تلویزیونی خود را نشان داد، این حذف در نقشه نشاندهنده تمایل حکومت ایران به حذف فرهنگی اعراب است، اعتراضات مردم به گرایش عربستیزانهای در ایدئولوژی حکومت جمهوری اسلامی است که به تبعیض، فقر و محرومیت مردم عرب این منطقه منتهی شده است.»
اعتراضات که از روز هشتم فروردین با تجمع روبروی صداوسیمای خوزستان آغاز شد، در روزهای بعد به سایر شهرهای استان کشیده شد. ویدئوهای منتشر شده در اینترنت، معترضانی را نشان میدهند که شعارهایی به زبان فارسی و عربی و پلاکاردهایی به زبانهای انگلیسی، فارسی و عربی در دست دارند.
کریم دحیمی به کمپین گفت بنا بر شعارها عذرخواهی صدا و سیما و پایان دادن به تبعیض علیه عربها از مهمترین مطالبات معترضان است. رقص و پایکوبی مردم با لباس بومی عربی، شعارهای دسته جمعی و دخالت پلیس در ویدئوها مشهود است و پلیس در نقاطی از گاز اشک آور علیه معترضان استفاده میکند.
مقامات صدا و سیما تا کنون واکنشی به اعتراضات نشان ندادهاند اما محمد زارعان، تهیه کننده برنامه تلویزیون «ببین و بساز» ضمن عذرخواهی از مردم خوزستان گفت این نقشه در طول دوره پخش برنامه تکمیل میشود و قرار بوده عروسکی با لباس عربی از روز نهم فروردین به بعد به این نقشه اضافه شود.
ابوالحسن حسنزاده امام جمعه موقت اهواز روز دهم فروردین اشتباه پیش آمده را غیرتعمدی خواند و از مردم خوزستان خواست مراقب آنچه او فتنه و توطئههای دشمن نامید باشند.
اعتراض عرب های ایران علیه حکومت مرکزی طی دهه گذشته همواره به اشکال مختلف ادامه داشته و تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی به دلیل شرکت در چنین اعتراضاتی بازداشت و زندانی شدهاند.
ادامه بازداشت موقت دراویش زندانی و نامشخص بودن مبنای اتهامات آنها
فرهاد نوری فعال حقوق دراویش به کمپین حقوق بشر در ایران گفت از تاریخ اول اسفند ماه تاکنون، ۳۵۰ درویش در زندان بزرگ تهران، ۱۱ زن درویش در زندان قرچک ورامین و چهار نفر در بازداشتگاه اداره آگاهی شاپور در روندی غیرقانونی در بازداشت به سر میبرند. به گفته او خانوادههای این تعداد بازداشت شده بیش از ۴۰ روز است که از وضعیت آنها اطلاعی ندارند و آنهایی که در اداره آگاهی شاپور به سر میبرند تحت فشار و شکنجه برای اعتراف هستند.
فرهاد نوری درباره وضعیت دراویشی که در اداره آگاهی شاپور نگهداری میشوند به کمپین گفت: «ما مدتها پس از بازداشتها متوجه شدیم که هشت نفر از آنها در اداره آگاهی شاپور زیر فشار و شکنجه برای اعتراف هستند. البته ظهر روز ۱۰ فروردین باخبر شدم که خوشبختانه پنج نفر از آنها همین روز به زندان بزرگ تهران منتقل شدند اما سه نفر دیگر هنوز در بازداشتگاه باقی ماندهاند و به شدت باعث نگرانی خانوادههاست..»
به گفته این فعال حقوق دراویش، جواد خمیسآبادی، احمد موسوی، نور علی موسوی، میرصادق و مهدی اسکندری روز ۱۰ فروردین ماه پس از مدتها حضور در بازداشتگاه اداره آگاهی شاپور زیر فشار و شکنجه به زندان بزرگ تهران منتقل شدند اما همچنان کیانوش عباسزاده، عباس دهقان (مالک اتومبیل سمند) و امیر لباف در اداره شاپور نگهداری میشوند.
اتهامات سنگین، فشار برای اعترافگیریها، وضعیت سلامتی و نگهداری بیش از ۳۵۰ درویش بازداشت شده در شامگاه ۳۰ بهمن و اول اسفند ۹۶ به شدت باعث نگرانی است. این نگرانیها در مقابل سکوت مقامات رسمی و رسانههای داخلی کشور افزایش یافته است. پیش از این محمد راجی یکی از دراویش بازداشت شده در «اثر ضربات وارده در زمان بازجویی» جان باخت که تاکنون مقامات رسمی هیچ توضیحی درباره مرگ او ندادهاند.
روز ۱۳ اسفند ماه ماموران نیروی انتظامی به خانواده محمد راجی درویشی که بامداد اول اسفند ماه ۹۶ بازداشت شده بود خبر فوت او را دادند. ماموران به خانواده او گفته بودند که آقای راجی ابتدا به کما رفته و پس از آن درگذشته است. طیبه راجی فرزند محمد راجی پیش از این در گفتگو با کمپین با اظهار اینکه پدرش بر اثر ضربات وارده در حین بازجویی جان باخته است گفته بود: «ما وکیل گرفتهایم و پیگیری میکنیم چون مرگ پدر من به دلیل ضربههایی است که به او وارد کردهاند. این جنایت باید روشن شود و تقاضای کالبدشکافی داریم.»
به گفته فرهاد نوری به تمام دراویش بازداشت شده پس از بازداشت دو اتهام تفهیم شده است. طبق برگهای که به همگی آنها داده شده آنها به دو اتهام اولیه «اخلال در نظم عمومی با تظاهر و قدرتنمایی و تهدید با سلاح گرم و سرد و تمرد از دستور پلیس و تخریب اموال عمومی و خصوصی» و «اجتماع و تبانی به قصد علیه امنیت ملی» متهم شدند. این فعال حقوق دراویش به کمپین گفت: «براساس برگه اعلام وضعیت این زندانیان آنها به این دو اتهام در همان روز اول بازداشت متهم شدهاند. یک برگه کپی شده را جلوی همهشان گذاشتهاند و گفتهاند باید امضا کنند.»
به گفته فرهاد نوری دراویشی که در حین بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شدند همگی از بیمارستان مرخص و به زندان بزرگ تهران منتقل شدهاند: «خوشبختانه بین دراویش بازداشت شده سه پزشک وجود دارد که آنها به کمک پزشک بهداری زندان خودشان را مداوا کردهاند. اما متاسفانه وضعیت زنان و آنهایی که در اداره شاپور هستند مناسب نیست.»
اسامی ۱۱ زن زندانی در زندان قرچک عبارتند از: شکوفه یداللهی، سپیده مرادی، مریم فاریسانی، نازیلا نوری، سیما انتصاری، شیما انتصاری، شهناز کیانی، مریم باراکوهی، الهام احمدی، آویشا جلالالدین و صدیقه صفابخت.
فرهاد نوری درباره درخواست خانواده ها به کمپین گفت: «بزرگترین مشکلی که بیش از ۴۰ روز است دراویش با آن دست به گریبان هستند، عدم پاسخ سیستم قضایی و سازمان زندانها به خانوادههای بازداشت شدگان است. هر کدام خانوادهها را به آن دیگری پاس میدهد. هیچکدامشان جواب درستی نمیدهند. در این مدت نه تنها زندانیان بلکه خانوادههایشان هم تحت شکنجه روحی هستند. در ابتدا برای انها یک ماه بازداشت موقت صادر شد اما با تعطیلات عید بازداشت موقت مجددا تمدید شده است. بسیاری از خانواده ها برای مدتها حتی نمیدانستند بچههایشان کجا نگهداری میشوند. مثلا خانواده کیانوش عباسزاده پس از پیگیریهای فراوان از دادسرای اوین برگه ملاقات او را در زندان بزرگ تهران میگیرند ولی بعد متوجه میشوند او اصلا آنجا نیست.»
دراویش گنابادی روز سیام بهمن ۹۶ در اعتراض به محاصره خانه رهبرشان در خیابان هفتم پاسداران تهران تجمع کردند که این تجمع با دخالت نیروی انتظامی و ماموران لباس شخصی به آشوب کشیده شد. براساس فیلمهای که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، ماموران لباس شخصی و گارد ویژه نیروی انتظامی به تعداد فراوان در خیابانهای پاسداران با گاز اشکآور و باتوم به دراویش و حتی مردم معمولی حمله میکردند. در این فیلمها حتی صدای شلیک گلوله به کرات شنیده شد و صورتهای زخمی و آپارتمانهای تخریب شدهای که به دراویش پناه دادند نیز به وضوح مشخص است. تصاویری در اینترنت پخش شده از آپارتمانی که شیشههایش شکسته و حتی بخشی از خانه سرایدار آپارتمان نیز از سوی ماموران تخریب شده و تصاویری از لکههای خون که بر روی زمین و دیوار پاشیده شده است.
سردار رحیمی پیش از این در نشست خبری گفته بود در برخورد با اعتراضات دراویش در خیابان پاسداران میتوانستند از آرپیجیاستفاده کنند «اما نخواستیم.» این فرمانده حتی مدعی شد بزرگترین حامی اعتراضات خیابان پاسداران «سایتها و شبکههای اجتماعی خارجی بودهاند.»
سردار سعید منتظر المهدی، سخنگوی نیروی انتظامی تهران روز اول اسفند گفت در این تجمع ۳۰۰ نفر بازداشت شدند و سه مامور پلیس و دو بسیجی نیز جان خود را از دست دادند.
جعفری دولتآبادی دادستان تهران در تاریخ ۱۱ اسفند ماه گفت با دراویش که آنها را«عوامل ناامنیهای اخیر» خواند «برخورد جدی» خواهد شد.
امامان جمعه سه شهر ایران در خطبههای نماز جمعه چهارم اسفند ماه با حملات شدید به دراویش و اتفاقات خیابان هفتم پاسداران در روز سی بهمن ماه را منتسب به فتنه، انحراف، تروریست، جاسوس و وابسته به انگلیس و آمریکا خوانده و خواستار برخورد با آنها شدند. علم الهدی امام جمعه مشهد حتی اعتراض دراویش به محاصره خانه رهبرشان از سوی نیروهای امنیتی را به بازداشت فعالان محیط زیست ارتباط داد و گفت همه اینها کار دشمن است.
وضعیت نگرانکننده گلرخ ایرایی پس از ۵۷ روز اعتصاب غذا
یک منبع آگاه درباره وضعیت گلرخ ابراهیمی ایرایی فعال مدنی زندانی که از روز ۱۴ بهمن ماه در اعتصاب غذا (تر) به سر میبرد به کمپین حقوق بشر در ایران گفت وضعیت جسمی او پس از ۵۷ روز اعتصاب غذا و بودن در یک بند شلوغ و پرخطر نگرانکننده است.
به گفته این منبع «گلرخ تقریبا ۲۰ کیلو وزن کم کرده، فشار خونش پایین است و دچار ضعف شدید است و بهداری زندان سه بار به گلرخ سرم زده است. او به سختی راه میرود و حتما کسی باید زیر بغلش را بگیرد.»
همچنین این منبع به کمپین گفت گلرخ ابراهیمی ایرایی و آتنا دایمی در حال حاضر در بند مادران زندان قرچک به سر میبرند: «حدود ۲۰ کودک در این بند در کنار مادرانشان هستند، تعدادی هم زن باردار در بند است. زنان با جرمهای سنگین در بند هستند و تفکیک جرایمی صورت نگرفته است. وضعیت بهداشتی و امنیتی بند هم به شدت وخیم است.»
شامگاه شنبه دهم فروردین ماه کارزاری در توییتر با هشتگ «گلرخ ایرایی را نجات دهید» برای آزادی و رسیدگی پزشکی این زندانی به راه افتاد. مقامات ایران هنوز در مقابل ۵۷ روز اعتصاب غذای یک زندانی واکنشی نشان ندادهاند.
گلرخ ایرایی سوم بهمن ماه ۹۵ از سوی ماموران ثارالله در زمان خروج از منزلش بازداشت و برای اجرای حکم شش سال حبس به زندان اوین منتقل شد. او همسر آرش صادقی فعال مدنی و زندانی سیاسی است.
خانم ایرایی به دلیل به دلیل یک «داستان» منتشر نشده که ماموران حین بازرسی خانه و بازداشت همسرش آرش صادقی در خانه آنها پیدا کردند به «توهین به مقدسات و تبلیغ عله نظام» متهم و به شش سال زندان محکوم شد.
او برای اولین بار در تاریخ سه آبان ۹۵ برای اجرای حکم بازداشت شد. آرش صادقی همسر او از همان روز در زندان در اعتراض به حکم همسرش و انتقال او به زندان دست به اعتصاب غذا زد. اعتصاب غذای طولانی مدت آرش صادقی که به وخامت حالش اجامید در نهایت دادستای تهران را وادشت تا روز سه شنبه ۱۴ دی ماه ۹۵ خانم ایرایی را با قرار وثیقیه ۵۰۰ میلیون تومانی از بند زنان زندان اوین به مرخصی اعزام کند. اما او مجددا در تاریخ سوم بهمن ماه همان سال بازداشت شد.
خانم ایرایی به همراه آتنا دایمی که در بند زنان زندان اوین بودند روز چهارم بهمن ماه ۹۶ بدون دلیل مشخصی توسط ماموران از این بند به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. این انتقال در حالی صورت گرفته که حتی آنها امکان برداشتن وسایل شخصی خود را در بند نداشتند.
این دو زن زندانی از تاریخ ۱۴ بهمن ماه در اعتراض به انتقال غیرقانونیشان به زندان دیگر بازنگرداندن آنها به زندان اوین دست به اعتصاب غذا تر زدند. اتنا دایمی روز ۲۶ بهمن ماه به اعتصاب خود پایان داد اما گلرخ ایرایی همچنان در اعتصاب غذاست.
بیحسی سمت راست صورت آتنا دائمی
مادر آتنا دائمی، فعال حقوق مدنی که با حکم هفت سال زندان مواجه است و او نیز از تاریخ چهارم بهمن ماه به همراه گلرخ ایرایی در زندان قرچک ورامین به سر میبرد به کمپین درباره وضعیت فرزندش گفت: «سمت راست صورت او بیحس شده، آتنا به من در ملاقات حضوریمان در تاریخ چهارشنبه هفته گذشته گفت سمت راست صورتش را حس نمیکند، حتی موهایش اگر کشیده شود را حس نمیکند. دکتر بهداری زندان به او گفته احتمالا در زمان درگیری که با خانمهای دیگر زندانی پیش آمده سر او به جایی خورده و یا به دلیل شدت عصبانیت و افسردگی این اتفاق برای او افتاده است. پزشک بهداری به او یک دارو داده که آتنا میگفت سرگیجهآور بوده و بعد از چند روز دیگر از آن دارو استفاده نکرده است. من به شدت نگران دخترم هستم و نمیدانیم باید چه کنیم.»
معصومه نعمتی درباره دعوا و کتک خوردن آتنا در بند گفت: «تا تاریخ ۲۱ اسفند ماه آتنا و گلرخ هر دو در بند سه قرنطینه زندان قرچک بودند. در روز ۲۱ اسفند ماه، همان روزی که تعدادی از زنان هم برای شرکت در برنامه هشت مارس دستگیر شده بودند، چند زن با حکم اعدام به دلیل قتل به دلایل نامشخص از بند خودشان وارد قرنطینه شدهاند، بعد سر آتنا و گلرخ داد زدهاند که چرا به رهبر توهین کردهاند. انها گفتهاند ما میدانیم در پرونده شما توهین به رهبری است و گلرخ و آتنا را کتک زدهاند. البته زنانی که برای هشت مارس دستگیر شده بودند جلوی آنها را میگیرند، درگیری بالا میگیرد و بالاخره گارد ویژه وارد بند میشود. از آن روز آتنا و گلرخ به بند مادران زندان قرچک منتقل شدند.»
خانم نعمتی در ادامه گفت: «آتنا میگوید از ترس این زنها دیگر کمتر از بند برای هواخوری و حتی خرید غذا از فروشگاه زندان بیرون میروند. ما دستمان به جای بند نیست.»
آتنا دائمی، فعال مدنی متولد ۱۳۶۷ خورشیدی در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد که بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی هفت سال آن قابل اجرا است. مصادیق اتهاماتی که آتنا به خاطر آن به زندان محکوم شده شامل «انتشار پستهایی در فیسبوک در انتقاد از اعدامها، دیوارنگاری در نقد اعدام، حضور در آرامگاه کشتهشدگان انتخابات سال ۱۳۸۸ و اطلاعرسانی درباره زندانیان سیاسی» بود. او در تاریخ ششم آذر ماه ۹۵ با یورش ماموران به منزلش برای اجرای حکم به زندان اوین و بعدا به زندان قرچک منتقل شد. او تا کنون بارها در اعتراض به رفتارهای غیرقانونی ماموران سپاه پاسداران و قوه قضائیه با او و خانوادهاش دست به اعتصاب غذا زده است.
نیکان خسروی خواننده موسیقی متال: نمیتوانستم حکم شش سال زندان را تحمل کنم
نیکان خسروی عضو گروه موسیقی متال «کانفس» که با دو اتهام در دادگاه انقلاب به شش سال زندان محکوم شده به کمپین حقوق بشر در ایران گفت پس از گذشت چند ماه از ابلاغ حکم دادگاه از ایران خارج و اکنون در ترکیه به سر میبرد: «من ۲۴ سالم است. طی سه سال گذشته در ترس و اضطراب نتیجه دادگاه بودم و پس از صدور حکم متوجه شدم که شاید کمی از دوران حکم در دادگاه تجدیدنظر کاهش پیدا کند و یا همین عینا تایید شود و من از ایران خارج شدم.»
نیکان خسروی ۲۴ ساله به همراه آرش ایلخانی ۲۳ ساله عضو دیگر گروه موسیقی متال کانفس، در ۲۷ اسفند ماه ۹۵ به دو به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس و توهین به مقدسات به پنج سال حبس در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمدرضا مقیسه محکوم شدند. این دو اتهام از تهیه و تولید موسیقی غیرمجاز و تبلیغ شیطان پرستی و گفتوگو با رسانههای بیگانه به آنها وارد شده است. آرش ایلخانی در تهران منتظر رای دادگاه تجدیدنظر خود است.
به گفته نیکان خسروی، او در اتاق خوابش یک استودیو ساخته و در آنجا موسیقیاش را ضبط میکرد. آنها طی چهار سال فعالیت دو آلبوم موسیقی به زبان انگلیسی به صورت آنلاین منتشر کرد که ۱۲ روز پس از انتشار دومین آلبومشان به نام «در تعقیب رویاها» از سوی ماموران حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در تاریخ ۱۸ آبان ۹۴ بازداشت شدند. خبر اولین دور بازداشت آنها از سوی برخی از رسانهها منتشر شد. نیکان خسروی و آرش ایلخانی هر دو در زمان بازداشت، دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد رودهن بودند. آرش ایلخانی اکنون در حال ادامه تحصیل است.
نیکان خسروی که اکنون در نوبت مصاحبه با سازمان ملل در ترکیه برای راهی شدن به کشور دیگری به عنوان پناهنده است به کمپین درباره نحوه بازداشتش گفت: «هفت هشت مامور یک مرتبه ریختند داخل خانه، کل خانه و اتاق من را تفتیش کردند، برخی از وسایلم را توقیف کردند، بعد هم به من دستبند زدند و با خودشان بردند. گفتند اتهامم سب النبی است. آرش را هم در راه دانشگاه به خانه در خیابان دستگیر کردند. ما هر کدام به طور جداگانه ۱۰ روز در بند ۲ الف سپاه بازجویی شدم. من ۴،۵ بازجو داشتم. دو سه روز اول میگفتم که بیگناهم. بعد بازجو میگفت برش گردانید داخل سلول تا وقتی متوجه شود گناهکار است. چند روز که گذشت حالم بد شده بود، یکی از بازجویان بهم گفت من اصلا مشکلی ندارم که تو را نگه دارم، اگر همکاری نکنی همینطور بازداشت موقتت تمدید میشود و اگر همکاری کنی آزاد میشوی.»
نیکان ادامه داد: «بازجویانم خط به خط شعرهایم را که به زبان انگلیسی بود ترجمه کرده بودند، به من میگفتند چرا اینجا این را گفتی چرا اونجا این رو؟ تو شیطان پرستی، خدا را قبول نداری. گفتند چرا فحش میدی در شعرهایت. واقعا باور داشتند که من ادم بدی هستم. میگفتند از کجا حمایت مالی میشوم و با چه کسانی رابطه دارم. در شعبه سوم دادسرای اوین بازپرس پرونده عکسهای جلویم گذاشت که با دوست دخترم گرفته بودیم. گفتند این دختر کیه؟ چرا نصف موهاش قرمز و نصفش مشکی؟ میگفتند همه شما شیطان پرستیاید. میگفتند من شعرهایم سیاسی است. اما من ۲۱ سالم بود نه اهل سیاست بودم و نه اصلا سیاست را میفهمیدم اما وقتی در ایران زندگی کنی از لحظهای که چشم باز کنی تا آخر شب یک جور زندگی روزانهت با سیاست سرکار دارد که در شعرهای من هم بود.»
او که در ابتدا بازجویانش اتهام سب النبی را به او وارد کردند به کمپین گفت: «من تا مدتها فکر میکردم اعدام میشوم اما با دفاع وکیلم، بازجویان قانع شدند که شعرهای من حاوی مطالب توهینآمیز به به پیامبر و ائمه نیست. فقط در یک شعرم از ماهیت خدا صحبت کرده بودم.»
نیکان خسروی به مدت ۱۰ روز در انفرادی بند دو– الف سپاه پاسداران و پس از آن به مدت یک ماه در بند عمومی زندان اوین نگهداری شد. پس از آن با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون از زندان ازاد شد اما مجددا در اواخر بهمن ماه ۹۴ بازداشت و دو ماه در زندان بود و نهایتا در اوایل اردبیهشت ۹۵ آزاد شد.
به گفته نیکان خسروی «بازجویان در دومین بازداشت به من گفتند چرا خبر بازداشت را رسانهای کردم، گفتم من نکردم. روز اول بازجویی شدم اما بعد فقط در سلول باقی ماندم تا اینکه آزاد شدم.»
دادگاه او در دو جلسه در تاریخ ۲۸ شهریور و هشت دی ماه ۹۵ برگزار شد. نیکان خسروی درباره روند دادگاهش نیز به کمپین گفت: «در جلسه اول دادگاه، اولین سوال قاضی این بود: از کی فعالیت ضد نظامات را شروع کردی؟ انگار مطمئن بود من فعالیت ضد نظام داشتم. من هم گفتم اصلا به نظام کاری ندارم. گفت این شعرها را چرا نوشتی؟خواندی؟ دادگاه خیلی کوتاهی بود. قاضی چند بار گردنش را تکان داد و بعد گفت امروز نمیتونم گردنم درد میکنه، باشه برای بعد. چهار ماه طول کشید تا جلسه دوم دادگاه ما در تاریخ هشتم دی ماه برگزار شد. در طی این مدت وکیل به من گفت که قاضی گردنش را عمل کرده است.»
نیکان ادامه داد: «قاضی مقیسه در جلسه دوم دادگاه هم از من پرسید که مثلا با چه هدفی این شعرها را خواندهام؟ ارتباطاتم را چطور توضیح میدهم. جلسه ۱۵ دقیقه بیشتر طول نکشید.»
در تاریخ ۲۷ اسفند ماه ۹۵ حکم دادگاه به آنها ابلاع شد، براساس این حکم آپها هر کدام به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات به شش سال حبس محکوم شدند.
نیکان خسروی که اکنون در ترکیه است به کمپین گفت: «وکیلم گفت اگر اعتراض کنی، شاید کمی حکم تخفیف پیدا کند شاید هم عینا تایید شود. من دو سال صبر کرده بودم، دیگر طاقت نداشتم و آمدم بیرون.»
احضار گسترده فعالان مدنی در کردستان، ایلام، آذربایجان غربی و کرمانشاه توسط پلیس فتا

کمپین حقوق بشر در ایران اطلاع پیدا کرده که از هفتههای آخر۱۳۹۶ در ایران موجی از احضار و بازجوییهای فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی در کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام آغاز شده که با آغاز سال جدید همچنان این احضارها ادامه دارد. یک منبع آگاه به کمپین حقوق بشر در ایران گفت که بسیاری از این فعالان توسط پلیس فتا تحت بازجویی قرار گرفتهاند و پروندههای تعدادی از آنها به دادسرا فرستاده شده است. به گفته این منبع آگاه، در کردستان، شعبه اول بازپرسی دادسرای سنندج اقدام به احضار فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی این استان در روزهای نخستین سال جدید کرده است.
اجلال قوامی، فعال مدنی و سخنگوی سازمان حقوق بشر کردستان و دانا سیدعباسی از فعالین مدنی کردستان از جمله کسانی هستند که پس از احضار و بازجویی در پلیس فتا به شعبه اول بازپرسی دادسرای کردستان احضار شدهاند. این منبع آگاه به کمپین گفت: «اجلال قوامی در پلیس فتا در سنندج در ارتباط با اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و کانال های تلگرامی مخالف حکومت تحت بازجویی قرار گرفته و روز دوشنبه، پنجم فروردین ماه در شعبه اول بازپرسی دادسرای کردستان با شکایت بسیج رسانه به ارتباط و همکاری با کانالهای مخالف نظام و نشر اکاذیب و مطالب خلاف قانون متهم شده است. این در حالی است که او و دانا سیدعباسی به صورت شفاف فعالیت میکنند و نقد و اعراضات خود را با هویت خود منتشر و ارتباطی با کانالهای تلگرامی مورد ادعایی ندارند.»
او به کمپین گفت: «احضارها از اوایل اسفند ماه آغاز شد و بسیاری از فعالان مدنی در شهرهای مختلف استانهای کردنشین در ایران همزمان به پلیس فتا و اداره اطلاعات این استانها احضار شدند. برخی به ارتباط با کانالهای مخالف نظام متهم شدهاند و تعدادی از فعالانی که به اطلاعات احضار شده بودند به شدت تحت فشار قرار گرفتند که از هرگونه تحرک و برنامهریزی برای نوروز پرهیز کنند. هرسال فعالان مدنی در شهرهای مختلف مراسم نوروز را برگزار میکردند و به هیچ فرد و فعال مدنی اجازه ندادند مراسم نوروز را مثل سالهای گذشته برگزار کنند. خودشان یک جایی تعیین کردند و متولی نهادهای دولتی شدند. هشدار و تذکر دادند که نه مردم را دعوت میکنید برای مراسم نوروز و نه جایی برگزار میکنید. چنین موردی را اصلا تا کنون نداشتهایم و این اولین بار است. یک بدعت و خلاف قانون است. حتی در روستاها، کسانی که در سالهای گذشته مراسم نوروز را برگزار میکردند خواستهاند و اجازه ندادند مراسم بگیریم.»
براساس اطلاعاتی که به کمپین رسیده صباح حسنی، هاشم حسامی، هیوا یوسفی و اجلال قوامی در کردستان، سلیمان عبدی، محمد عابدی، علی حسینی، مظفر ابراهیمپور و حسن محمودی، عطا رحمانزاده، لقمان قریشی، هژیر شریفی، ژیار وحیدی و یاسر احمدی در دیگر شهرها و روستاهای کردنشین از فعالانی هستند که به اداره اطلاعات و پلیس فتا احضار و بازجویی شدهاند. محمود جباری، حمدالله کارساز،امین جداری، حبیب مجیدی دیگر فعالانی هستند که احضار شدهاند.
سه فعال مدنی در کردستان و دیگر شهرهای کردنشین در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران تایید کردهاند که طی هفتههای اخیر به پلیس فتا احضار و تحت بازجویی قرار گرفتهاند. یکی از این فعالان مدنی به کمپین گفت که از سوی اداره اطلاعات ایلام احضار و به او گفتهاند که حق هیچ گونه فعالیتی در جهت برگزاری مراسم نوروز ندارد. او به کمپین گفت: «فعالان مدنی کرد سالها است کمپینی با عنوان نوروز خاکی پوشان راه اندازی کردهاند که همزمان با برگزاری مراسم نوروز از مردم کرد میخواهند با لباس کردی به رنگ خاک در این مراسم شرکت کنند که بیشتر برای اتحاد مردم کرد است اما در اداره اطلاعات گفتند که این مراسم برخلاف شئونات اسلامی است و با هر حرکتی در این زمینه برخورد شدید خواهد شد.»
یک فعال مدنی دیگر به کمپین گفت که در اسفند ماه۱۳۹۶ سه بار به پلیس فتا در کرمانشاه احضار شده و در ارتباط با کانال های تلگرامی مخالف حکومت تحت بازجویی قرار گرفته است. او گفت: «من هیچ ارتباطی با هیچ کانال تلگرامی کرد و غیرکرد موافق یا مخالف نظام ندارم اما هیچ توجهی به توضیحات من نکردند و گفتند بعد از عید پروندهام به دادسرا ارسال خواهد شد.»
یک فعال مدنی کرد در سنندج که به پلیس فتا در این شهر احضار و بازجویی شده به کمپین گفت: «برخوردشان خیلی بد بود اصلا اجازه هیج توضیحی نمیدادند و تلاش داشتند که اتهاماتی که میزنند را به من بقبولانند. میگفتند که درباره اعتراضات دی ماه ۹۶ من به کانالهای تلگرامی که خارج از کشور هستند خبر میدادهام و تشویش اذهان و نشر اکاذیب کردهام. گفتند که منتظر احضاریه باشم و پروندهام را میفرستند شعبه اول بازپرسی دادسرای سنندج. فقط من نیستم و خیلیها این مدت احضار شدهاند و گویا سناریوی جدیدی نوشته شده که دارند اجرا میکنند.»
در جریان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶، در سنندج سارو قهرمانی و کیانوش زندی روز ۱۲ دی ماه مفقود شدند. پیکر آنها ۲۳ دی ماه به خانوادههای شان تحویل و در حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد. کمیته پیگیری بازداشتهای دی ماه ۹۶ روز بیست و سوم دی ماه اعلام کرد پیکر سارو قهرمانی شهروند بازداشت شده سنندجی بعد از ۱۱ روز، صبح بیست و سوم دی توسط نیروهای امنیتی به پدر و مادر وی تحویل و تنها با حضور پدر و مادر و در غیاب دیگر اعضای خانواده یا بستگان به خاک سپرده شده است.
نسرین ستوده در اعتراض به حکم یک سال حبس مریم شریعتمداری: این احکام خارج از موازین قانونی و قضایی است
نسرین ستوده وکیل مریم شریعتمداری، یکی از دختران خیابان انقلاب به کمپین گفت موکلش به اتهام تشویق به فساد از طریق کشف حجاب به یک سال حبس تعزیری در شعبه ۱۰۹۱ دادگاه کیفری دو استان تهران محکوم شده است. این حکم روز پنجم فروردین ماه ۱۳۹۷ به خانم ستوده، وکیل او ابلاغ شده است.
نسرین ستوده وکیل مریم شریعتمداری با اظهار تاسف از این حکم گفت: «با کمال تعجب یک سال حبس فقط برای اعتراض به حجاب اجباری صادر شده است. من مایلم این حکم را با حکم سعید طوسی مقایسه کنم. در جوامعی که با توجیهات اخلاقی شرایط را برای زنان تنگ و تنگتر میکنند و برای آقایان احترام بیشتری قایل هستند، برخوردهای شبیه آنچه ما در پرونده سعید طوسی دیدیم، دیده میشود. من پروندههای مشابه آقای طوسی در سالهای گذشته داشتهام. پرونده دختری که مورد سواستفاده پدرش قرار گرفته و دادگاهها با بیاعتنایی عجیب از کنار این شکایت گذشتند. این همان سیستم قضایی است که برای روسری برداشتن زنان چنین احکام سنگین و غیرمنتظرهای برخورد میکند. من فکر میکنم اعتراض به حجاب اجباری با این نوع احکام غیرعادی و خارج از موازین قانونی و قضایی قابل فرونشاندن نیست.»
نسرین ستوده با تاکید بر اینکه اعتراض زنان به این شکل پابرجا خواهد ماند، گفت: «من فکر میکنم اعتراض به حجاب اجباری با این نوع احکام غیرعادی و خارج از موازین قانونی و قضایی قابل فرونشاندن نیست. اعتراض به حجاب اجباری پابرجاست و تنها راهش این است که به آن توجه شود.»
مریم شریعتمداری، ۳۲ ساله، دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر ،غروب روز جمعه چهارم اسفند ماه در اعتراض به حجاب اجباری به بالای یکی از صندوقهای مخابرات خیابان انقلاب رفت و روسری سفیدش را در دست تکان داد. طبق فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی از این حرکت انتقادآمیز منتشر شده، نیروی پلیس از او میخواهد که پایین بیاید و از مردم هم که به تماشا ایستاده بودند، میخواهد متفرقه شوند. مریم شریعتمداری از مامور نیروی انتظامی میپرسد جرمش چیست و باید به چه جرمی پایین بیاید. مامور جرم او را «اخلال در نظم عمومی» خواند. دقایقی بعد مامور انتظامی از پشت سر مریم شریعتمداری را به پایین پرتاب کرد. در اثر این پرتاب شدید پای مریم آسیب شدید دید. در بخش دیگری از فیلمهای منتشر شده مردم از نیروی پلیس میخواستند که او را بازداشت نکنند اما پلیس قبول نکرد و او را با همان حال به بازداشتگاه وزرا میبرد.
آیتالله خامنهای رهبر ایران نیز روز ۱۷ اسفند ماه مصادف با روز جهانی، اعتراض زنان به حجاب اجباری را کاری «کوچک و حقیر» خواند. او همچنین روسری برداشتن زنان و اعتراض به حجاب اجباری را کار «اتاق فکر» دشمنان خواند و گفت: «دشمنان ایران از چند ماه قبل در اتاقهای فکر دور هم نشستند و برای سه ماه آخر سال طراحی کردند که به خیال خود کار جمهوری اسلامی را در اسفند ماه تمام کنند. در دی ماه و بهمن ماه دیدید که مردم چگونه جواب انها را دادند و ملت ایران همواره آماده است که هر متجاوز و معترضی را به جای خود بنشاند.»
سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران برگ روز هشتم اسفند ماه درباره دخترانی که در نقاط مختلف تهران روسریهای خود را از سر برداشتند، گفت این دختران با «برخورد قاطع پلیس» روبهرو خواهند شد.
او درباره مامور نیروی انتظامی که مریم شریعتمداری را به دلیل برداشتن حجابش از بالای بلندی صندوق برق به پایین پرتاب کرد در جمع خبرنگاران گفت: «ما به ماموران خودمان نیز تذکر دادهایم که باید شئونات قانونی را حتما را رعایت کنند. مامور ما نیز باید طبق قوانین و مقررات رفتار کند.»
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با این حال هیچ توضیح بیشتری نداد که چرا ماموری که وظیفهاش پاسدارای از امنیت مردم است شهروندی را به طور عمد به زمین پرتاب میکند و باعث آسیب دیدگی پایش میشود.
درخواست تجدیدنظر به حکم ناعادلانه و غیرمنتظره نرگس حسنیی را دادیم
خانم ستوده همچنین درباره پرونده موکل دیگرش نرگس حسینی گفت روز ششم فروردین ماه او به همراه وکیل دیگر درخواست تجدیدنظر به حکم دو سال زندان موکلش را ارائه کرده است. نرگس حسینی یکی دیگر از دختران انقلاب پیش از این در تاریخ پنجم اسفند ماه ۹۶ به اتهام تشویق به فساد از طریق کشف حجاب و تظاهر به عمل حرام به دو سال حبس محکوم شده بود که ۲۱ ماه آن تعلیقی به مدت پنج سال بود و سه ماه آن حکم تعزیری بود.
نسرین ستوده درباره حکم نرگس حسینی گفت: «امروز به اتفاق وکیل دگیر اعتراض به حکم غیرمنتظره و ناعادلانه برای نرگس حسینی را به دادگاه تجدیدنظر ارائه کردیم. امیدواریم که این دادگاه به استدلالهای ما توجه کند و حکم برائت برای موکلم صادر کند.»
نرگس حسینی ۳۲ ساله، اهل کاشان، دانشجوی فوق لیسانس علوم اجتماعی روز نهم دی ماه در حرکت اعتراضی در خیابان انقلاب روسری خود را از سر برداشت. او دقایقی پس از شروع اعتراضش از سوی پلیس بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد. نرگس روز ۲۸ بهمن ماه با قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی آزاد شد و روز پنجم اسفند ماه در دادسری فرهنگ و رسانه به سه اتهام عدم رعایت حجاب شرعی، تظاهر به عمل حرام و تشویق به فساد متهم شد.
پیش از این خانم ستوده در توضیح مغایر بودن اصل اتهام او با حکمش به کمپین گفته بود: «عمل نرگس با ظاهر شدن در ملاعام بدون حجاب شرعی مطابقت دارد اما در دادگاه اتهامش را تشویق به فساد گرفتند. در حالی که اتهام تشویق به فساد مطابق تعریف قانون هم ردیف با دایر کردن خانه فساد و فحشا است.»
به گفته نسرین ستوده «قوه قضاییه برای ایجاد ترس سعی میکند با متهم با جرم انگاری شدیدتری نسبت به عملی که مجازاتش مشخص شده برخورد کند بنابراین سعی میکند جرم را در قالب دیگری مطرح کند تا بتواند مجازات سنگینتری برای آن تعیین کند که این عمل غیرقانونی است.»
خانم ستوده که وکیل شاپرک شجریزاده یکی دیگر از دختران خیابان انقلاب هم هست گفت هنوز دادگاه خانم شجریزاده برگزار نشده است اما اتهامهای او نیز شبیه خانم شریعتمداری و حسینی است.
ویدا موحد، متولد ۶۵ و دارای یک کودک، اولین زنی بود که اوایل دی ماه ۹۶ در اعتراض به حجاب اجباری روسری خود را از سر درآورد به چوب بست و بر بالای صندوق برق خیابان انقلاب ان را در هوا تکان داد. او پس از پایین آمدن از صندوق برق از سوی ماموران نیروی انتظامی بازداشت شد. مدتی بعد خبر آزادی او با قرار وثیقه در شبکههای مجازی منتشر شد. پس از انتشار خبر آزادی او دخترهای دیگری به نشانه اعتراض به حجاب اجباری بر بالای سکوی در خیابان ایستادند و روسری های خود را بر سر چوب کردند. آنها به دختران خیابان انقلاب معروف شدهاند.
دهها زن و مرد ایرانی طی روزهای نهم، دهم و یازدهم بهمن با در آوردن روسری و تبدیل آن به پرچم روی سکوهایی در پیادهروهای شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اصفهان و رشت، به حجاب اجباری زنان اعتراض کردند. شاپرک شجریزاده، شیما بابایی، نرگس حسینی، اعظم جنگروی، مریم شریعتمداری و نرگس حسینی از جمله این دختران هستند. همچنان این حرکت اعتراضی در ایران ادامه دارد.