ماه: ژانویه 2016
«گرانترین» سیبزمینی در تاریخ هنر + عکس
منتشرشده در بهروزرسانی شده در
کوین آباش، عکاس ایرلندی، عکس یک سیبزمینی را حدود یک میلیون دلار (۷۵۰۰۰۰ پوند) فروخت.
این عکس را که سیبزمینی شماره ۳۴۵ نام دارد، در سال ۲۰۱۰ گرفته بود.
به گزارش مجله فورچون، این عکس تصویر نزدیک یک سیبزمینی در یک پسزمینه سیاه است؛ این پسزمینه سیاه امضای عکاسی آباش به شمار می رود.
از این عکس، که یک سیبزمینی اورگانیک ایرلندی است، سه نسخه موجود است. آباش یک نسخه را در کلکسیون شخصی اش نگاه داشته و نسخه دیگر را به موزه هنرهای کشور صربستان اهدا کرده است.
به گزارش ایندیپندنت این عکاس ۴۶ ساله به داشتن مشتریانی ثروتمند معروف است، تایید کرد هفته گذشته نسخه سوم این عکس را در نشست اقتصادی داووس «یک تاجر اروپایی» که نامش فاش نشده فروخته است.
عکسهای معروف دیگر آباش شامل پرترههایی از استیون اسپیلبرگ، کارگردان آمریکایی، شریل سندبرگ، مدیر اجرایی فیس بوک و برنده جایزه صلح نوبل مالالا یوسفزای میشوند. وی در خصوص فروش این اثر به مجله فورچون میگوید: فروش هنر (برای خالق اثر) تلخ و شیرین است. (هنرمند)این کار را برای دلایل عملی انجام میدهد و امیدوار است که (این اثر هنری) برای صاحب تازه شادی و راحتی به همراه بیاورد.
دهها نوجوان در ایران در معرض اعدام قرار دارند
سازمان عفو بینالملل میگوید، از نام و محل نزدیک به ۵۰ نوجوان روبرو با خطر اعدام در ایران آگاه شده است. این سازمان از ایران خواسته تا کار بیشتری برای سازگاری قوانین خود با قوانین جزایی بینالمللی انجام دهد.
طبق گزارشی که سازمان عفو بینالملل در روز سهشنبه (۶بهمن/ ۲۶ژانویه) منتشر کرده، دهها نفردر ایران که قبل از رسیدن به ۱۸سالگی مرتکب جرم شدهاند به رغم اصلاحات اخیر در خطر اعدام قرار دارند.
به گفته این سازمان، ایران دست کم ۷۳ نفر از افرادی را که زیر ۱۸سال مرتکب جرم شدهاند در حد فاصل سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ اعدام کرده که حداقل ۴ نفر از آنها سال گذشته اعدام شدند.
گزارش ۱۱۰صفحهای عفو بینالملل فشار را بر ایران زمانی که این کشور سرگرم بازسازی روابط خود با غرب بعد از رسیدن به توافق هستهای است بیشتر میکند. این توافق در دیماه به مرحله اجرایی رسید و متعاقب آن تحریمهای بینالمللی علیه این کشور لغو شد.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران دوشنبه (۵بهمن) در آغاز سفر اروپایی خود وارد رم، پایتخت ایتالیا شد. این نخستین بار در طول دو دهه گذشته است که یکی از رؤسای جمهور ایران به اروپا سفر میکند. در این سفر که توأم با دیدار از واتیکان و فرانسه خواهد بود قرار است چندین سند اقتصادی و تجاری امضا شود.
عفو بینالملل ایران را در زمره کشورهایی در جهان به حساب میآورد که بیشترین آمار اعدام را به خود اختصاص دادهاند. این کشور در سال ۲۰۱۴ بعد از چین در این زمینه مقام دوم را کسب کرد. عمدهترین دلیل اعدام در ایران مربوط به مواد مخدر است. ایران راه ترانزیتی برای انتقال تریاک افغانستان به اروپا به حساب میآید.
سازمان عفو بینالملل توانسته است از نام و محل ۴۹ تن از مجرمان نوجوانی که با اعدام روبرو هستند آگاه شود، با این توضیح که این سازمان میگوید شمار واقعی این گروه میتواند بیشتر باشد.
گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۴ تعداد نوجوانان روبرو با مجازات اعدام در ایران را بیش از ۱۶۰ نفر اعلام کرده است.
اکثریت ۷۳ نوجوانی که به گفته عفو بینالملل در دهه گذشته در سنین زیر ۱۸ سال اعدام شدند مرتکب قتل شده بودند. دیگران به خاطر جرایمی مانند تجاوز، جرایم مربوط به مواد مخدر و امنیت ملی، از جمله «محاربه» اعدام شدند.
عفو بینالملل به اصلاحاتی در سال ۲۰۱۳ در ایران اشاره میکند که به قضات اختیارات بیشتری در به حساب آوردن بلوغ ذهنی مجرمان و در نظر گرفتن مجازاتهای بالقوه خفیفتر برای آنان داده است. دیوان عالی ایران نیز گفته است نوجوانانی که با مجازات مرگ روبرو هستنند از امکان محاکمه مجدد برخوردارند. به علاوه در اصلاحاتی که سال گذشته اعلام شد تأکید شده که موارد مربوط به نوجوانان باید در دادگاههای مخصوص نوجوانان مطرح شود.
با این همه عفو بینالملل از ایران میخواهد که کار بیشتری انجام دهد: «بر خلاف برخی اصلاحات جزایی مربوط به نوجوانان قوانین ایران مجازات اعدام برای دختران از ۹ سالگی و پسران از ۱۵ سالگی را مجاز کرده است«.
در اکتبر گذشته احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد هشدار داد که اعدام در ایران از سال ۲۰۰۵ بسیار بالا رفته و ممکن است در سال ۲۰۱۵ به ۱۰۰۰ مورد رسیده باشد. او گفت، سرانه اعدام در ایران از هر کشور دیگری بیشتر است.
به گفته شهید، اکثر مجازاتهای اعدام در ایران با قوانین بینالمللی که اعدام را برای مجرمان نوجوان و جرایم غیر خشونتبار منع کرده سازگاری ندارد.
محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران گزارش سازمان ملل متحد را رد کرده و آن را «مجموعهای از اتهامهای بیاساس» نامیده است.
بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی، مجازات اعدام برای نوجوانانی که مرتکب جرائمی از قبیل قاچاق مواد مخدر یا تجاوز به عنف شده باشند صادر نمیشود و این مجازات تنها برای قتل عمد در مورد این نوجوانان صادر میشود، آن هم در صورتی که شبههای در رشد عقلی آنها وجود نداشته باشد.
همچنین بر اساس قوانین ایران نوجوانان محکوم به اعدام تا سن ۱۸ سالگی در زندان نگه داشته شده و پس از رسیدن به این سن اعدام میشوند.
اعتراض امام جمعه کاشان به حضور فاطمه معتمد آریا در این شهر
عبدالنبی نمازی، امام جمعه کاشان، با اشاره به حضور فاطمه معتمد آریا در کاشان گفته که این شهر «تحمل مجالس لهو و لعب» را ندارد. معتمد آریا برای اکران فیلم جدیدش راهی این شهر شده بود که با هجوم معترضان مواجه شد.
فاطمه معتمد آریا، بازیگر فیلم «یحیی سکوت نکرد»، برای شرکت در مراسم اکران و جلسه پاسخ و پرسش فیلم در کاشان به همراه کاوه ابراهیم پور (کارگردان فیلم) به این شهر سفر کرده بود، اما معترضان در جلوی در سینما قصد داشتند مانع ورود آنان به سینما شوند.
عبدالنبی نمازی، امام جمعه کاشان، در جلسه تفسیر قرآن با اشاره به حضور این بازیگر سینما در کاشان گفته که این شهر «تحمل برگزاری مجالس لهو و لعب را ندارد» و به مسئولان این شهر تذکر داده است.
او از حضور معتمد آریا در کاشان با عنوان »واقعهای تلخ» یاد کرده که «ذائقه حزباللهیهای این شهر را تلخ کرده» است.
عبدالنبی نمازی از معتمد آریا به عنوان هنرپیشهای یاد کرده که «دارای وضعیت مناسبی نیست» و گفته که «وضع ظاهری او در بدو ورود به شهر چنان بد بوده که تمهیداتی فراهم شده تا کسی او را در آن وضع نبیند.»
به گزارش خبرگزاری ایلنا، حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر با تجمع جلوی سینما علیه فاطمه معتمد آریا شعار میدادهاند و خواستار خروج او از شهر کاشان بودهاند. در نهایت معتمد آریا و ابراهیم پور از در پشتی وارد سینما میشوند و جلسه پرسش و پاسخ با وجود اعتراضها و سر دادن شعار از سوی معترضان برگزار میشود.
به گفته کارگردان فیلم، نیروی انتطامی موفق به کنترل وضع شده و نمیگذارد آسیبی به آنان وارد شود و در پایان جلسه پرسش و پاسخ، معتمد آریا از معترضان میخواهد که وارد سالن شوند و در آرامش انتقادات و اعتراضاتشان را با او مطرح کنند.
با اینکه نیروی انتظامی با این پیشنهاد موافقت میکند اما معترضان حاضر به گفتوگو نمیشوند و ترجیح میدهند در هنگام خروج آنان از سالن بار دیگر به آنان حمله کنند و حتی مسافتی را با موتور سیکلت به تعقیب خودروی آنان بپردازند.
امام جمعه شهر همچنین گفته که در جریان حضور معتمد آریا در این شهر «یک خانم متدین و محجبه» مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از مسئولان خواسته که ضاربان را به سرعت شناسایی و تحویل دستگاه قضایی دهند.
به گفته مصطفی جوادی مقدم، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کاشان، تمام مجوزهای لازم برای اکران و برگزاری جلسه پرسش و پاسخ این فیلم صادر شده بوده است.
فاطمه معتمد آریا در مصاحبه با روزنامه «شرق» گفته است: «ببینید من با اینکه کسی با کار من و حرفهام و حتی خود من مخالف باشد مشکلی ندارم ولی رفتارهای تهاجمی، توهین، بیاحترامی، دروغ، تهمت و بیقانونی را نمیپذیرم و این اتفاقی است که در آنجا افتاد و من علاقهای هم به بیان و شرح جزئیات اتفاقات ناخوشایند ضدفرهنگی ندارم.»
Nobel Peace Laureate Asks Iranian Government to “Make Peace with Its Own People”
منتشرشده در بهروزرسانی شده در
While expressing joy at Iran’s recent release of four imprisoned Iranian-Americans, Nobel Peace laureate Shirin Ebadi has called on the Iranian government to “make peace with its own people,” now that it has shown the ability to negotiate and compromise with its adversary, the United States.
“The Iranian government has made peace with a country that was its enemy for 37 years and I cannot help wonder why it cannot make peace with its own people” the 2003 Nobel Peace Prize winner said in her January 18, 2016, open letter to President Hassan Rouhani.
“If the Supreme National Security Council can release a journalist who has been taken hostage as ‘sweetness’ for reconciliation with the US, why can it not release a university professor and a female artist, such as Zahra Rahnavard? If the Judiciary can release Saeed Abedini, whose crime was his religious belief, due to his dual nationality, why does it not take any action to facilitate the release of Mehdi Karroubi whose only crime was to protest [the 2009] election’s results? If Mr. Zarif could negotiate with superpowers, such the US, to release some Iranian businessmen from US prisons, why does he not do the same for prisoners of the 2009 events?”
Ebadi, who is the founder of the Center for Supporters of Human Rights, added: “The Supreme Leader, the Judiciary, the Supreme National Security Council and yourself are well aware that in the absence of an independent judiciary, political prisoners and prisoners of conscience are deprived of a fair trial and, in fact, they are held hostage by the security forces.”
Ebadi’s letter was in response to the US-Iranian prisoner exchange on January 16, 2016. Four Iranian-Americans, including Washington Post reporter Jason Rezaian, who had been held in prison for 18 months on sham charges, were released by the Iranian government. In return, the US pardoned or commuted the sentences of an Iranian and six Iranian-Americans.
The International Campaign for Human Rights in Iran also issued a statement calling on Iran to free the many prisoners of conscience held in Iranian jails for their peaceful activism or beliefs.
“Now, many Iranians are asking if Iran’s rulers will ever make peace with their own people, and release hostages held by the security forces, including Omid Kokabee (a young genius), Abdolfattah Soltani (a lawyer), Narges Mohammadi (a civil rights activist), Bahareh Hedayat (a student rights activist), Issa Saharkhiz (a journalist), Saeed Madani (a political activist) and dozens of other prisoners?”
Ebadi criticized President Rouhani’s record on human rights and said in remarks directed at him, “I am sorry that other prisoners who only hold Iranian citizenships should remain in prison. Have you forgotten your oath to preserve the Constitution? Which political prisoners and prisoners of conscience in Iran have been tried openly and in the presence of a Jury?”
“I hope the day to make peace with Iranian people will come soon and on the ‘sweetness’ of that day we may witness the release of all political prisoners and prisoners of conscience in Iran,” she concluded.
پانزده درصد دانشآموزان دبیرستانی تهران رابطه جنسی اجباری داشتهاند
نتیجه یک پژوهش روی گروهی از پسران و دختران دبیرستانی در تهران نشان میدهد که کشیدن قلیان و سیگار، رابطه جنسی، کتککاری بیرون از خانه و نوشیدن الکل به ترتیب شایعترین رفتارهای پرخطر هستند.
رابطه جنسی اجباری از جمله رفتارهای پرخطر این دانش آموزان بوده و حدود ۱۵ درصد نوجوانان دبیرستانی تهرانی که در این تحقیق شرکت کرده بودند چنین رابطهای را گزارش کردهاند.
در این پژوهش به تعریف “رابطه جنسی اجباری” اشاره نشده است و روشن نشده که آیا این نوجوانان به اجبار به رابطه جنسی تن دادهاند یا کسی را مجبور به رابطه جنسی کردهاند، اما در هر دو حالت، “رابطه جنسی به اجبار” تعریف کلاسیک تجاوز محسوب میشود.
این تحقیق همچنین نشان میدهد که کمتر از نیمی از دانشآموزان دبیرستانی (۴۳ درصد) در آخرین رابطه خود از کاندوم استفاده کردهاند و از این نظر دختران دبیرستانی در روابط جنسی کمتر از پسران از کاندوم استفاده میکنند.
این پژوهش، با حمایت مالی نهاد ریاست جمهوری، روی ۱۲۸۰ پسر و دختر دبیرستانی ۱۵ تا ۱۸ ساله (نیمی پسر، نیمی دختر) در مدارس شمال و جنوب تهران انجام شده و نتایج آن در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده است.
برای این تحقیق، رفتارهایی که میتوانند “آسیب جسمانی (زد و خورد)، روانی (سوء مصرف مواد) و اجتماعی (بارداری در نوجوانی)” به همراه داشته باشند بعنوان رفتار پر خظر در نظر گرفته شدهاند.
با اینکه این رفتارهای پر خطر در پسران بیشتر از دختران دیده میشود، اما تمام رفتارها در هر دو جنس دیده شده است و “زمینه قومیتی (فارس، آذری، کرد، لر و غیره) در بروز این رفتارها تاثیری ندارد.”
پژوهشگر این تحقیق با نگاه به تحقیقات مشابهی که در ایران انجام شده معتقد است که “شیوع رفتارهای پرخطر در ایران روز به روز ابعاد گستردهتری به خود میگیرد.”
در پاسخ به این سوال که چرا رفتارهای پرخطر تا این حد “همهگیر” هستند به “گریختن از زیر بار دستورات و ممنوعیتهای اجتماعی و در سطح کوچکتر دستورات پدر و مادر”، “برخورد آمرانه و دستوری با نوجوانان” و “نبود روابط نیرومند خانوادگی و پشتیبانیهای عاطفی پدر و مادر” اشاره شده است.
این پژوهش “همهگیری بالای سوء مصرف مواد” که قبح عمل را برای نوجوان کم میکند و “در دسترس بودن سیگار و تنباکو برای همه نوجوانان در تمام سنین بدون هیچ مهار یا نظارتی” به نحوی که “الکل و دیگر مواد مصرفی را در چند ساعت با یک تلفن یا رفتن به پارک محله” میتوان فراهم کرد را از دلایل گستردگی کشیدن سیگار و قلیان و سوء مصرف مواد ذکر کرده است.
بر اساس نتایج این پژوهش، در مجموع حدود پانزده درصد دانشآموزان دبیرستانی بیرون از خانه و در مدرسه سلاح سرد (چاقو، پنجه بکس) حمل میکنند.
در زمینه خشونت علاوه بر الگوهای نامناسب در “برنامههای تلویزیونی و بازیهای رایانهای”، به نقش “نگرشها و انتظارات اطرافیان” توجه شده که “برای نمونه خشونت را برای دختران نمیپذیرند در حالی که در مورد پسران گاه چنین رفتارهایی را تشویق هم میکنند.”
در مورد رفتارهای پر خطر جنسی پایین آمدن سن بلوغ و بالا رفتن سن ازدواج به عنوان یکی از دلایل اصلی مطرح شده است.
در تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۴ انجام شد، نوشیدن الکل، کشیدن سیگار، رفتار جنسی ناایمن، خشونت، سوء مصرف مواد و اقدام به خودکشی شایعترین رفتار پرخطر نوجوانان ارزیابی شده بود.
تحقیق دیگری در سال ۱۳۸۷ به این نتیجه رسیده بود که گرایش به جنس مخالف، رابطه و رفتار جنسی، نوشیدن الکل، سیگار و مصرف مواد مخدر و روانگردان شایعترین رفتار پر خطر در نوجوانان هستند.
دستبرد دوباره به خانهی فروهرها در تهران / تصاویر
منتشرشده در بهروزرسانی شده در
پرستو فروهر از دستبرد دوبارهی عوامل ناشناس به خانهی پدر و مادرش در تهران خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از دویچه وله، منزل مسکونی داریوش و پروانه فروهر رهبران کشتهشده حزب ملت ایران در تهران برای دومین بار مورد دستبرد قرار گرفته است. پرستو فروهر میگوید علاوه بر وسایل شخصی پدر و مادرش حتی شیرهای آب را باز کرده و بردهاند.
این دومین بار در سال جاری است که این خانهی واقع در محله فخرآباد تهران مورد دستبرد افراد ناشناس قرار میگیرد.
پرستو فروهر فرزند داریوش و پروانه فروهر که در آلمان زندگی میکند، نوشته است که ابعاد این دستبرد نسبت به بار قبل در فروردین ماه بسیار گستردهتر بوده است. بار پیشین اشیای قیمتی و وسایل شخصی دزدیده نشده بودند و هدف مهاجمان بیشتر به هم ریختن و ایجاد آشوب در خانه بوده است.
اما این بار به گفته خانم فروهر نه تنها فرش و قالیچه و شمعدان و ظرف و قاب عکس و شیر آب و اسبابی از این دست، که بسیاری از لباسها و اشیای شخصی پروانه و داریوش فروهر را بردهاند.
پرستو فروهر که خود هنرمند و نقاش است میگوید: «من بسیاری از یادداشتهای پدر و مادرم را در طول این سالها از آن خانه خارج کردهام. اما وسایلی هست که آن خانه را به عنوان یک مکان یادگاری و یادآوری شکل داده است، مثل عینکهای پدر و مادرم، لباسهایشان، اینها نگهدارنده فضای آن خانهاند و من برای آنکه میخواهم آن مکان به عنوان محل یادآوری حفظ شود، نمیتوانم از این اشیاء خالیاش کنم.»
خانم فروهر میگوید: «این که حتی شیرهای آب را کنده و بردهاند نشان میدهد که اینها میخواهند آن خانه را تبدیل به یک مکان بیاستفاده و متروک کنند و این دقیقا همان چیزی است که من در تمام این سالهای پس از قتل پدر و مادرم با آن مبارزه کردهام.»
آهنگری که برای کمک به خانه فرا خوانده شده، گفته است که مهاجمان با استفاده از پتک و اره برقی در خانه را باز کردهاند. پرستو فروهر در صفحه شخصی فیسبوک خود نوشته است: «شواهد موجود نه تنها نمایانگر کارکشتگی آنان و کارایی ابزارهایشان، که آشکارکنندهی آزادیعملیست که از آن برخوردار بودهاند.»
او در ادامه میپرسد: «پرسش اینجاست که در محلهای در مرکز شهر تهران با بافت فشردهی خانهها و ساکنان پرشمار، در کوچهای که راه میان دو خیابان اصلیست و تا نیمههای شب معبر خودروها، چگونه چنین گسترهای از قدرت و آزادیعمل برای یورش و غارت فراهم بوده است؟»
پرستو فروهر در آذرماه جزئیات جلوگیری از برگزاری مراسم پدر و مادرش را در تهران در گفتگویی با هرانا تشریح کرده بود.
داریوش فروهر و پروانه اسکندری در جریان قتل های سیاسی موسوم به “قتل های زنجیره ای” در سال ۱۳۷۷ در منزلشان کشته شدند.
“قتلهای زنجیرهای”، به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی منتقد نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته میشود که به گفتهٔ برخی منابع با صدور فتوی توسط روحانیون بلندپایه و پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت اطلاعات “علی فلاحیان” و “دری نجف آبادی” صورت گرفت. “داریوش فروهر”، “پروانه اسکندری”، “محمد مختاری” و “محمدجعفر پوینده” از جمله قربانیان این قتل ها بودند.
تصاویری از دستبرد به خانهی فروهرها را که در دویچه وله منتشر شده است، ببینید:
اعتراض ۱۶۵ چهره فرهنگی و مدنی به احکام قضایی سه هنرمند ایرانی
منتشرشده در بهروزرسانی شده در
۱۶۵ هنرمند، نویسنده و فعال مدنی با انتشار بیانیهای در اعتراض به احکام قضایی علیه مهدی رجبیان ، یوسف عمادی، آهنگساز؛ و حسین رجبیان، فیلمساز، خواستار صدور حکم تبرئه آنها و تغییر رویکرد حکومت ایران در قبال فعالان فرهنگی و هنری شدند.
این بیانیه به امضای چهرههایی چون جعفر پناهی، محسن نامجو، شهرنوش پارسیپور، مهرانگیز کار، آسیه امینی، شاهین نجفی، هانیبال یوسف، اعضای گروه آبجیز (صفورا و ملودی صفوی)، گروه ایندو (شادی یوسفیان و اردلان پایوار)، اروین خاچیکیان، رعنا منصور و حامد نیکپی رسیده است.
بیانیه یادشده با اشاره به محکومیت مهدی رجبیان، حسین رجبیان و یوسف عمادی در دادگاه بدوی عنوان میکند که هنرمندان و اهالی فرهنگ در ایران، «روزهای دشوارتری را به نسبت قبل میگذرانند».
مهدی رجبیان، آهنگساز و بنیانگذار وبسایت برگموزیک که به انتشار موسیقی آلترناتیو اهتمام داشت همراه برادر خود حسین رجبیان، فیلمساز، و یوسف عمادی، آهنگساز در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» هر کدام به شش سال حبس و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدهاند.
اما امضاکنندگان این بیانیه معتقدند که «صدور چنین حکمهایی از سوی نهادهای قضایی، بیشتر میتواند در مورد جانیان باورپذیر باشد تا هنرمندان».
مهدی و حسین رجبیان و یوسف عمادی مهدی و حسین رجبیان و یوسف عمادی مهر ماه ۱۳۹۲ بازداشت شدند، اما اکنون هر کدام آنها با قید وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد هستند. دادگاه تجدید نظر آنها روز اول دی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران برگزار شد که هنوز حکم آن تعیین نشده است.
در این مدت نهادهای بینالمللی مانند فریمیوز، انجمن دفاع از آزادی بیان در موسیقی، انجمن جهانی قلم، کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، انجمن آهنگسازان و ترانهسرایان اروپا و شورای هنرمندان اروپا با ارسال نامهای به رئیس قوه قضاییه و دیگر مقامات ایران خواستار تبرئه این سه هنرمند شدهاند.
متن این بیانیهی اعتراضی به شرح زیر است:
هنرمندان و اهالی فرهنگ در ایران، در ماههای اخیر روزهای دشوارتری را به نسبت قبل میگذرانند. در پی خبرهای پیشین دربارهی بازداشت و صدور حکمهای سنگین و ممنوعیت فعالیتها برای این قشر، هماکنون خبر برگزاری دادگاه تجدید نظر برای مهدی رجبیان، آهنگساز، نوازندهی سه تار و بنیانگذار رسانهی «برگ موزیک»؛ حسین رجبیان، فیلمساز و یوسف عمادی، آهنگساز را در ماه اخیر میشنویم.
این هنرمندان که در سال ۱۳۹۲ ابتدا چندین هفته را در محلی نامعلوم در حبس سپری کرده و تحت شکنجه، فشار و اجبار به اعتراف تلویزیونی قرار گرفته بودند و سپس بیش از دو ماه را در بند دو-الف زندان اوین در انفرادی گذرانده و بعد با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی برای هر یک، آزاد شده بودند، در دادگاه بدوی که در سال جاری برگزار شد، مجموعا به گذراندن هجده سال حبس محکوم شدند.
صدور چنین حکمهایی از سوی نهادهای قضایی، بیشتر میتواند در مورد جانیان باورپذیر باشد تا هنرمندان. اما متاسفانه در ایران امروز، مجازاتهای به مراتب شدیدتری را برای هنرمندان به نسبت جنایتکاران شاهدیم.
ما اهالی موسیقی و فرهنگِ امضاکنندهی این متن، ضمن محکوم کردنِ اِعمالِ هر نوع فشار و سرکوب در مورد هنرمندان، خواهان آزادیِ فوری و بی قید و شرط این سه و پایان یافتنِ این شیوهی برخورد با هنرمندان هستیم.
امضاکنندگان:
سهند آدم عارف
شبنم آذر
فرشاد آریا
مریم آموسا
هادی ابراهیمی رودبارکی
اکرم احقاقی
فاطمه اختصاری
راحیل ارجمندی
شهلا اسماعیلزاده
نسرین افضلی
یحیی الخنسی
زارا امجدیان
آسیه امینی
بهمن امینی
آناهیتا اوستایی
البرز ایلانی
مریم بابایی
سمیرا بازگیر
زهرا باقری شاد
خالد بایزیدی
سلیمان بایزیدی
فخری برزنده
افسانه برزویی
امیر حسین برزویی
لادن برومند
صاحب بوستانی
اعظم بهرامی
شادی بیضایی
فرخ بیک
شهرنوش پارسی پور
اردلان پایوار
وندا پرتوی
حمید پرهام
مهشید پگاهی
جعفر پناهی
زینب پیغمبرزاده
رویا تفتی
نرگس توسلیان
سپیده جدیری
مهری جعفری
ناما جعفری
جلوه جواهری
جواد جواهری
محمدرضا جهانی
طاهره چناری
رحمان چوپانی
رضا حاجی حسینی
امید حبیبی نیا
بنفشه حجازی
مسعود حدادی
سعید حسنزاده
پروانه حسینی
مرتضی حسینی
ناهید حسینی
یوسف حسینی (کاروان)
یاسمین حشدری
اروین خاچیکیان
پویا خازنی اسکویی
مینا خازنی اسکویی
نیکو خاکپور
حنیف خراسانینژاد
سارا خلیلی جهرمی
بابک خوشجان
دانیال دادور
آزاده دواچی
نعیمه دوستدار
بهزاد ذوالنور
مریم رحمانی
سالومه رحیمی
سحر رضازاده
نسیم روشنایی
مریم زارعی
معصومه زمانی
سیامند زندی
ماندانا زندیان
میثم سراج
سارا سعیدی
ساره سکوت
قارن سوادکوهی
منصوره شجاعی
محمد شعبانی
روحی شفیعی
امید شمس
فاطمه شمس
شعله شمس شهباز
نقیب شنبه زاده
نسیم صالحی
لادن صحرایی
غلامرضا صراف
مانی صفار
مینا صفار
نیما صفار سفلایی
صفورا صفوی
ملودی صفوی
فرزانه ضامن
فرزاد طبایی
رویا طلوعی
سمانه عابدینی
هومن عزیزی
حافظ عظیمی
محمّد علوی راد
آیدا عمیدی
سپیده فارسی
حسین مارتین فاضلی (نانام)
حامد فرمند
ناهید فرهاد
ساسان فریدیفر
پیام فیلی
حمید رضا قاسمزاده
زهره قاسمی
فرید قدمی
مهتاب قربانی
ساسان قهرمان
ساموئل کابلی
مهرانگیز کار
سعیده کشاورزی
امید کشتکار
پیمان کمالی
فرناز کمالی
علی اصغر کیانی
فتح الله کیانیها
محمد گنابادی
ساقی لقایی
سپیده مجیدزاده
لیلی محسنی
شیدا محمدی
داریوش محمدی مجد
نسرین مدنی
غزال مرادی
محمد امین مرئی
جعفر مرتضوی
مرتضی مشتاقی
حامد مصطفوی
مرمر مشفقی – معصومی
داریوش معمار
خدیجه مقدم
رضوان مقدم
الهام ملکپور
رعنا منصور
پریسا موسوی
سید احسان موسوی
سید مهدی موسوی
حبیب موسوی بیبالانی
محمد مهدیپور
مجید میرزایی
مؤدب میرعلایی
محمد میلانی
محسن نامجو
شاهین نجفی
صبری نجفی
فریده نقش
علی نگهبان
شیریندخت نورمنش
مرتضی نوروزی
علیرضا نوری
حامد نیک پی
نیما نیا
کوروش نیکنصر
حمید رضا واشقانی فراهانی
نینا وباب
امیرعلی ولیپور
مریم هوله
هانیبال یوسف
مهدی یوسفی
شادی یوسفیان
بابک زنجانی «هنوز اقدام ویژهای برای پرداخت بدهی خود نکردهاست»
شرکت ملی نفت ایران میگوید با وجود تمدید مهلت پرداخت بدهیهای بابک زنجانی برای یک ماه دیگر، او هنوز اقدام ویژهای در این باره نکردهاست.

مهلت یکماهه قبلی دادگاه در ۲۹ دی به پایان رسید و قاضی به درخواست وکیل آقای زنجانی با تمدید آن برای یک ماه دیگر از آن تاریخ موافقت کرد.
بابک زنجانی، بازرگان ایرانی، به اتهام اخلال اقتصادی و کلاهبرداری، دو سال است که در زندان بوده و با پایان جلسات محاکمه او در آبان ماه، قاضی صلواتی، رئیس دادگاه به او هشدار داد که تا قبل از صدور حکم، بدهی خود را به وزارت نفت بپردازد.
شرکت ملی نفت میگوید بابک زنجانی حدود دو میلیارد یورو به این شرکت بدهکار است.
این پرونده دو متهم ردیف دوم و سوم هم دارد.
علیاکبر ماهرخزاد، مدیرامور حقوقی شرکت ملی نفت روز دوشنبه ۵ بهمن به خبرگزاری ایسنا گفت که بابک زنجانی ۱۷ بانک را برای صدور ضمانتنامه پرداخت بدهیهایش معرفی کرده، اما بانک مرکزی «اصالت» هیچیک از این بانکها را تأیید نکردهاست.
آقای ماهرخزاد همچنین گفت که طبق قانون، شرکت نفت حق دارد بابت تأخیر در پرداخت بدهیها، سالانه جریمه بگیرد که بانک مرکزی شاخص آن را اعلام میکند.
مدیر امور حقوقی شرکت نفت در ۲۹ دی، روز تمدید دوباره مهلت پرداخت بدهیهای بابک زنجانی، نیز به پایگاه خبررسانی شرکت نفت، شانا، گفته بود که آقای زنجانی این بار گفتهاست حسابی در یکی از بانکهای چین دارد که از آن حساب میخواهد بدهی خود را واریز کند و حالا مقرر شده بانک مرکزی، حساب معتبری را برای پرداخت بدهی متهم اعلام کند و او تا پایان مهلت جاری، بدهی خود را بپردازد.
آقای ماهرخزاد همچنین گفتهاست «حالا که تحریمها برداشته شده، متهم دیگر بهانهای ندارد.»
از سوی دیگر، رسول کوهپایهزاده، وکیل آقای زنجانی در همان روز به سایت عصر ایران گفته بود که بانک مرکزی هنوز به فهرست بانکهای ارائه شده از سوی موکلش پاسخ رسمی نداده، بلکه کارشناسان آن بطور شفاهی گفتهاند نمیتوانند صلاحیت مالی و اعتباری این بانکها را احراز کنند.
آقای کوهپایهزاده افزوده بود که در پاسخ به این اظهار نظر کارشناسان بانک مرکزی «باید گفت به طور قطع در شرایط تحریم نمیتوان توقع داشت بانکهای تراز اول بینالمللی با ما همکاری کنند.»
او ادامه داده بود که پس از اعلام رفع تحریمها با وکلای خارجی موکلش در ترکیه و مالزی و چند کشور دیگر صحبت کرده، اما آنها گفتهاند «با وجود خروج ۴۰۰ شرکت و فرد ایرانی از لیست تحریمها، کماکان ۲۰۰ نفر دیگر در لیست سیاه باقی خواهند ماند.»
وکیل بابک زنجانی سپس تأکید کرده بود «تا زمانی که موکلش از لیست تحریم خارج نشود امکان پرداخت بدهی نفت وجود ندارد. آنچه لسانی اعلام میشود و یا حتی دستورالعملی که صادر میشود تا به مرحله اجرا درآید زمان میبرد.»
شرکت ملی نفت ایران و بانک مسکن از بابک زنجانی که در دوره محمود احمدینژاد به دولت او برای دور زدن تحریمهای بانکی ایران کمک میکرد، شکایت کردهاند که با تأسیس شرکتها و بانکهای صوری در مالزی و دبی و راه انداختن سیستمهای بانکی جعلی انتقال پول و تظاهر به اینکه آنها همان سیستمهای بینالمللی ایمن «سوئیفت و آیبیان» بودهاند، آنها را فریب دادهاست.
آقای زنجانی در طول دفاعیاتش همواره گفتهاست به دلیل تحریم شبکه بانکی ایران و از آنجایی که نام خود او و شرکتهایش در فهرست تحریمهای آمریکا قرار دارد، نتوانسته محمولههای نفتی را که در اختیارش گذاشته شده بود، بفروشد.
او همچنین در همه جلسات دادگاه اصرار داشتهاست که بخش عمدهای از بدهی نقدی خود را به شرکت ملی نفت با واگذاری اموالش پرداخت کردهاست.
در مورد شکایت شرکت نفت، رسول کوهپایهزاده، وکیل آقای زنجانی در جلسات دادگاه توضیح دادهاست که مطالبات این شرکت از موکلش شامل دو بخش میشده که یک بخش آن پولی بودهاست که شرکت نفت از طریق بانک مرکزی در اختیار آقای زنجانی قرار داده بوده و بخش دیگر پول فروش محمولههای نفتی بودهاست.
وکیل بابک زنجانی مبلغی را که شرکت ملی نفت به حساب آقای زنجانی واریز کرده یک میلیارد و ۴۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو اعلام کرده و گفتهاست که این پول که بخش اول بدهی موکلش بوده، در طول برگزاری دادگاه، با پرداخت پول نقد به پیمانکاران شرکت نفت و انتقال اموالش به این شرکت تسویه شدهاست.
شرکت ملی نفت اما دریافت چنین پولی را تکذیب میکند.
ما چگونه دیگران را قضاوت میکنیم؟
همه ما وقتی برای اولین بار با کسی رو به رو میشویم، از وی ارزیابی در ذهن خود انجام میدهیم. اما این ارزشگذاری بر چه اساسی انجام میشود؟
به گزارش بیزینس اینسایدر، دکتر ایمی کادی، استاد دانشگاه هاروارد به همراه دو تن از همکارانش، بیش از پانزده سال است که به مطالعه تاثیر اولین برخورد در افراد میپردازند، در کتاب جدیدش میگوید که ما وقتی برای اولین بار با کسی رو به رو میشویم از خودمان دو سوال میپرسیم. آیا من میتوانم به این آدم اعتماد کنم و آیا من میتوانم به این آدم احترام بگذارم؟

روانشناسان از این سوالها به عنوان ابعاد «گرمی و شایستگی» نام میبرند. همه ما میخواهیم که در بر خورد اول در بقیه صمیمانه و قابل احترام به نظر برسیم. از یافتههای دکتر کادی و همکارانش چنین بر میآید که در چهارچوب دیدارهای حرفهای، افراد عنصر شایستگی را مهمتر از صمیمیبودن میداند. چرا که میخواهند زیرک و با استعداد به نظر برسند.
اما صمیمیت و قابل اعتماد بودن مهمترین عامل قضاوت در خصوص افراد است. دکتر کادی میگوید که اگر از لحاظ فرضیه تکامل به قضیه نگاه کنیم، میبینیم که برای ادامه بقا ما ترجیح میدهیم با کسانی نزدیک باشیم که بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. به عنوان مثال در عصر پارینه سنگی، برای انسانهای اولیه مهمتر از داشتن همراه باهوشی که بتواند آتش روشن کند، این بود که همراهش را به خاطر وسایل یا آذوقهای که به همراه دارد از بین نبرد.
با آنکه عنصر شایستگی هم بسیار در ارزشگذاری افراد نقش دارد، اما نتایج این تحقیقات نشان میدهد که شایستگی تنها وقتی اهمیت مییابد که عنصر اعتماد نسبت به مخاطب در ابتدا پایه گذاری شده باشد.
برای همین است که شاید تکیه بر نشان دادن تواناییها، به جای صمیمیت و قابل اعتماد بودن، در برخورد اول ممکن است به رابطه دوستانهای نیانجامد. این به طور خاص برای دانشجویان یا افرادی که تازه وارد بازار کار شدهاند- و میخواهند خودشان را مسلط به کار یا حرفهشان نشان دهند- مهم باشد. چرا که آنها فراموش میکنند باید در مراسم اجتماعی و دوستانه هم شرکت کنند.
گاهی درخواست کمک از بقیه میتواند اعتماد آنها را جلب کند، کاری که جوانان، به خاطر آنکه نمیخواهند شایستگیشان زیر سوال رود، از آن اجتناب میکنند. دکتر کادی میگوید «اگر کسی که شما سعی میکنید تاثیری بر او بگذارید نتواند به شما اعتماد کند، شما نمیتوانید در این رابطه پیشرفت خاصی بکنید. حتی ممکن است آن افراد به شما مشکوک شوند که قصد سرکار گذاشتن آنها را دارید.»
یک فرد صمیمی و قابل اعتماد، میتواند تحسین بقیه را هم در خصوص تواناییهایش برانگیزد، اما این اتفاق تنها وقتی میافتد که آنها به شما اعتماد کنند و در این صورت توانایی شما به صورت یک هدیه ویژه به نظر میرسد نه یک تهدید برای بقای آنها.
به گزارش گاردین، در این کتاب تازه، به برخی دادههای علمی که به شما کمک میکند دروغهای افراد را هم تشخیص دهید اشاره شده است. «وقتی کسی دروغ بگوید، به احتمال زیاد اختلافی بین آنچه میگویند و آنچه انجام میدهند وجود دارد.» دروغگویی کار راحتی نیست، چرا که مغز وقتی یک دروغ میگوید باید یک بخش از حقیقت را بپوشاند یا یک داستان را پنهان کند تا چیزی جای آن قرار دهد. مغز ما برای این کار درست نشده است، بنابراین با کمی دقت میتوان دروغ را مشخص کرد.
به نوشته یاهو نیوز، کتاب جدید دکتر کادی در این مورد است که چطور اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم.
فروزان، هنرپیشه نامدار سینمای پیش از انقلاب درگذشت
پروین خیربخش، مشهور به فروزان، صداپیشه و هنرپیشه نامدار سینمای پیش از انقلاب ایران در سن ۷۸ سالگی در تهران درگذشت. دالاهو، گنج قارون و دایره مینا از جمله فیلمهایی بودند که فروزان در آنها نقشآفرینی کرده بود.

فروزان، هنرپیشه نامدار و محبوب سینمای پیش از انقلاب ایران روز یکشنبه (۲۴ ژانویه/ ۴ بهمن) در تهران درگذشت. این بازیگر چهارم شهریورماه ۱۳۱۶ در بندرانزلی متولد شده بود.
فروزان فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۴۱ با دوبلوری و گویندگی آغاز کرد. او در سال ۱۳۴۲ با بازی در فیلم «ساحل انتظار»، ساختهی سیامک یاسمی، وارد سینما شد و تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در فیلمهای بسیاری حضور داشت. دالاهو و گنج قارون از مشهورترین فیلمهایی هستند که فروزان در آنها بازی کرد.
به اعتقاد کارشناسان، فروزان در فیلم «دایره مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی (۱۳۵۳) قدرت بازیگری خود را نشان داد. در آن فیلم که بر اساس داستان «آشغالدونی» غلامحسین ساعدی ساخته شده بود، عزتالله انتظامی، علی نصیریان و سعید کنگرانی هم حضور داشتند.
این فیلم به دلیل سوژه اجتماعی-انتقادی خود سه سال توقیف بود. «دایره مینا» پس از دریافت اجازه اکران در سال ۱۳۵۶، در جشنواره پاریس و برلین هم به نمایش درآمد و جوایزی دریافت کرد.
فروزان پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ از فعالیت هنری منع شد.